برخی از گیاهان با ترشح مواد خاصی از ریشه خود مانع رشد گیاهان دیگر میشوند. دگر آسیبی گونهای از تداخل در رشد است که ناشی از تولید مواد شیمیایی توسط بافتهای زنده یا مرده یا بافتهای در حال تجزیه میباشد. در این حالت گونهای گیاهی که ترکیبات را آزاد میکند دهنده و گونه دیگر یا گونه تاثیرپذیر را دریافتگر میگویند.
در سال 1937 اثرمتقابل بیوشمیایی بین گیاهان را آللوپاتی (Allelopathy) نامیدند. بنابراین آللوپاتی یعنی اثر مستقیم یا غیرمستقیمی که یک گیاه روی گیاه دیگر بوجود میاورد. عده ای از محققین آللوپاتی را جنگ شیمیایی بین گیاهان تعبیر نمودند. مواد شیمیایی که آللوپاتی ایجاد کرده و به داخل محیط تراوش میکنند آللوپاتیک نامیدند. آللوپاتیک یا دگر آسیبی ممکن است بازدارنده رشد یک گیاه و یا تحریک کننده آن باشدکه در اینصورت آللوپاتی مثبت خواهدبود. مواد شیمیایی آللوپاتیک ممکن است مانع رشد گیاهان گونههای مختلف ویاگیاهان از یک رقم و یا یک گونه شوند.
انواع آللوپاتیک یا دگر آسیبی
الف-آللوپاتیک واقعی: ماده فعال از یکی از اندامهای گیاه تراوش میشود و روی گیاه دیگر و یا خود گیاه تاثیر میگذارد.
ب-آللوپاتیک کاربردی: ماده شمیایی مترشحه از گیاه فعال نبوده بلکه به مرور زمان در اثر فعالیت میکرو ارگانیسم فعال میشود.
ترکیبات زیادی از دگرآسیبرسانها (آللوکمیکالها) از ریشهها ترشح میشوند، این ترکیبات ممکن است از ریشه به صورت فعال ترشح شوند، ممکن است نشت پیدا کنند یا ممکن است پس از جدا شدن و قطعه قطعه شدن ریشه و برگ از سلولها آزاد شوند. گیاهان ترکیبات آللوپاتیک را بطریق مختلف همچون گاز، ترشحات ریشهای، ترشحات برگ و ساقه و بقایای گیاهی آزاد میکنند.
چه گیاهانی آللوپاتیک هستند؟
گردو
یکی از مشهورترین گیاهان آللوپاتیک گردو (jugland nigra) است. این عامل شیمیایی که باعث سمیت در گردو می شود ژوگلون (juglone) نام دارد و از تنفس جلوگیری میکند. گیاهان خانواده تاجریزی، مانند گوجه فرنگی، فلفل و بادمجان به ژوگلون خیلی حساس هستند. این گیاهان وقتی که در معرض آللوتوکسینها قرار میگیرند علائمی مثل پژمردگی، کلروز (زردی برگها) و سپس مرگ را نشان میدهند.
بعضی از گیاهان نسبت به ژوگلون مقاوم هستند مانند لیمو، باقلا، چغندر، هویج، ذرت، گیلاس، تمشک سیاه، بنفشه و … . ژوگلون در تمام قسمتهای گردو وجود دارد، اما بیشتر در جوانه ها، پوست و ریشه ها متمرکزند. وخیلی قابل حل در آب نیستند بنابراین، در خاک نمی توانند سریع حرکت کنند. در هر خاکی که سمیت مشاهده شده است ریشه های گردو در آن رشد داشته اند و مخصوصا اینکه در زیر این درختان هیچ گیاهی رشد نمی کند و اینها اساسا ناشی از بزرگی تراکم ریشه ها و برگهای پوسیده ریخته شده می باشد.
سماق چینی
سماق چینی (Ailanthus altissima) اخیرا جزء گیاهان آللوپاتیک به شمار میرود. سمهای استخراج شده از پوست ریشه سماق چینی مادهای قوی و فوق العاده کشنده فعال گیاهی است. سماق چینی یک خطر جدی و مشکل برای علفهای هرز مناطق شهری است.
سورگوم
ذرت خوشهای یا سورگوم: یکی از اجزای اصلی و عمده سورگوم که باعث فعالیت آللوپاتیک میشود، سورگولن (Sorgolene) نام دارد. سورگولن در قسمت متورم ریشه ودر بیشتر گونههای سورگوم پیدا میشود و آنها سمیت خیلی قوی از خود نشان میدهند و باعث جدا شدن عمل میتوکندریها و همچنین مانع فتوسنتز میشوند و با جستجوی وسیع خود علفهای هرز را تحت کنترل قرار میدهند.
همانطور که تا اینجا گفتیم، دگر آسیبی مختص برخی از گیاهان است، بنابراین بهترین راه کار این است که در نزدیکی این گیاهان، از کاشت درختان دیگر خودداری کنیم. این نکته را به خاطر داشته باشید که این گیاهان به دلیل خاصیت درمانی و تغذیه ای که دارند، نباید از سموم شیمایی برای بهبود محصولات آن ها استافده کرد. اما بهترین روش بهره گیری از کود ریزمغذی و یا کود ماکرو هایی چون: پریمو، جلبک دریایی، ایزایبیون و برخی دیگر از محصولات مشابه است. برای اخذ مشاوره دقیق تر با مشاورین ما در تماس باشید.
موارد دیگر از گونه های آللوپاتیک
تعدادی دیگر از گونههای آللوپاتیک دار یا دگر آسیبی شناخته شده اند و تعدادی از آنها احتمال زیاد دارد که در زمین های مرطوب وجود داشته باشند. که شامل گونههای علفی و گیاهان چوبی مانند سماق خوشبو است. تنباکو، برنج، نخودفرنگی و تعدادی دیگر که ریشه های آللوتوکسین دارند نیز شناخته شدهاند.
امروزه کوشش هایی برای بکارگیری عملی از خاصیت اللوپاتی در کنترل علفهای هرز انجام میشود. ازجمله استفاده ازاللوپاتیک گراسها در تناوب گیاهان یکساله و چندساله. دراین سیستم روی قدرت دخالت کود سبز گیاهان زراعی و تاثیر سمی آنها در کنترل علفهای هرز یکساله پهن برگ کار شده است. در کارولینای شمالی ایالات متحده آمریکا پس از برگرداندن چاوداربه زمین و سپس کشت سویا و آفتابگردان از تراکم سلمک به میزان 99 درصد و تاج خروس به میزان 96 درصد در مقایسه با شاهد کاسته شد. ازتجزیه بقایای کاه و کلش چاودار اسید بتافنیلاکتیک و اسید بتاهیدروکسی بوتریک استخراج شده که رشد ریشه و بوته سلمک و تاج خروس وحشی را کنترل مینماید.